دفتر جادویی من

ساخت وبلاگ
چقد اینجا گرررد و خاک خورده!!!

باو دیگه اینترن نیستم باید اسم وبلاگ رو عوضش کنم دفتر جادویی من...

ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainterntums8 بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 31 مرداد 1400 ساعت: 6:11

خییلی دیره تازه میخوام شروع کنم به خوندن! یعنی به ۱۱ میرسونمش؟

برنامم اینه با قلب درسو شروع کنم ..مبحثی خوفناک و البته شیرین ... ماژورا رو خوب پیش میبرم چون کتاب خوندم واسشون اما مینورا رو کنننند میخونم چراااا؟؟ دفتر جادویی من...

ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainterntums8 بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 31 مرداد 1400 ساعت: 6:11

داشتم درس میخوندم ... مامانم زنگ زد ...مطب دکتر بود نشسته بود نوبتش بشه ... چند روزه که خونریزی داره ...گفت واسه بابامم وقت گرفته ...مث اینکه مشکل ریه های بابام بدتر شده 

تو دلم آشوبه ... از وقتی گوشیو قطع کردم دارم گریه میکنم ... تحمل ندارم اونا رو مریض ببینم ... نمیشه من بجای اونا مریض بشم؟؟ 

دفتر جادویی من...
ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainterntums8 بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت: 4:42

االان یه عصر پاییزیه..یه عصر آبانی...اومدم دانشکده...هفت سال پیشو دارم تصور میکنم. .وای چقدررر زود گذشت..چقدرر دلم گرفته...خیلی دلم واسه اینحا تنگ میشه... روزای اولی که اومدم اینجا حتی نمیتونستم اونایی که دارن فارغ التحصیل میشنو تصور کنم..حس میکردم خییییلی مونده تا به اونا برسم...نمیدونستم خیییلی زود قراره به اون نقطه ای که اونا هستن برسم من دانشگاه تهرانو دوس دارم ..نه بخاطر اینکه از نظر همه بهترین دانشگاس ..بخاطر تموم غم و شادیایی که باش تحربه کردم...اینجا مث خونه منه... امیدوارم رزیدنتی همینجا قبول شم + نوشته شده در شنبه ششم آبان ۱۳۹۶ساعت 16:45 توسط ¡(]@#$ r(] | دفتر جادویی من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainterntums8 بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 23:50

الان کشیکم ..آنکال 3..دهنم سرویس شد..چقد زنگ میزنن..دلم میخواد تا صبح بخوابم مودم پایینه...همه هم بهم میگن چرا انقد غر میزنی رزیدنت بشی چیکار میکنی من واقعا از کشیک بدم میاد..واسم سخته باش کنار بیام..با اینکه الان ماه 12 اینترنیمه دلم میخواد یه مدت طووولانی استراحت کنم خسستمم این ماه اخر اطفال تازه کشیک دوممه..چارتای دیگه مونده که اورژانسن و فشردن..دهنم صاف میشه خداروشکر ماه بعدی بخشام آفن یجورایی خیلی غر میزنم میدونم این چند روز اخیر یکم درسخون شدم..تنها نکته مثبت این روزام + نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 21:24 توسط ¡(]@#$ r(] | دفتر جادویی من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainterntums8 بازدید : 95 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 23:02

خوابم نمیاد..ساعت 12.5ه ..بعداز ظهر چند ساعت خوابیدم..بعدشم درس خوندم..الانم که اومدم تو تخت اصلا خوابم نمیاد..حوصله ندارم پاشم زولپیدم بخورم.. فردا روز اول گوارشه..بالاخره روماتو تموم شد..با دکتر علیمددی افتادم..خوبیش اینه نمیخواد صبح زود برم استیجری هم با خودش بودم..خیلی سوال میپرسه ولی آموزشیه..امشب یکم کلستاز خوندم چون مطمئنم فردا مریضشو داره و میپرسه ..  یک سال از اینترنی گذشت..خیلی زود گذشت..راستی امروز اولین روز پاییز بود..روز خوبی بود..یادش بخیر مدرسه ها..چه حس و حالی داشت..دلم تنگ شد آخرین پاییزیه که دانشجوعم..غم انگیزه..عمر چقد زود میگذره..امروز داشتم موهای سفید روی شقیقه هام و پوست چروکمو تصور میکردم..واقعا ترسیدم ..بزرگترین ترس من پیر شدنه...باید اون زمانی که دیگه قراره پیر حساب بشم زمان زنده بودنم متوقف بشه زندگی پوچم تموم بشه...  + نوشته شده در یکشنبه دوم مهر ۱۳۹۶ساعت 0:31 توسط ¡(]@#$ r(] | دفتر جادویی من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainterntums8 بازدید : 80 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 23:02

ااین روزا ناخوش احوالم..احوال جسم خوبه خدارو شکر ..اما روح ..داره آزارم میده..روحم بیمار شده..روح بیمارم به پوچی رسیده..و نمیدونم چرا ..دوستام میگن پیمسم!! خدا کنه قضیه این باشه و راحت شم..انهدونیا گرفتم! یعنی از هیچ چیز لذت نمیبرم! همیشه زود عصبی میشم ولی الان خیلی زودتر عصبی میشم..البته جدا از هرچیزی یه خورده شرایط پیچیدس! جنگ بین دل و عقل ...اما دل داره خسته میشه چون امیدشو داره از دست میده ..

ناامیدم ...!

+ نوشته شده در سه شنبه چهارم مهر ۱۳۹۶ساعت 18:20 توسط ¡(]@#$ r(] |
دفتر جادویی من...
ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ainterntums8 بازدید : 70 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 23:02

امشب دلم گرفته ... تنبلی کردم نرفتم خونه ..تحمل سختی راهو نداشتم ولی دلتنگی خونه داره آزارم میده ...شدیدا دلتنگم ... کاش امروز میرفتم ..لعنت به من 

دارم آهنگ ببار ای بارون شجریان رو گوش میدم ...

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۶ساعت 23:50 توسط ¡(]@#$ r(] |
دفتر جادویی من...
ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : دلتنگی, نویسنده : ainterntums8 بازدید : 43 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:06

امروز روز دوم کشیکمه..دیشبم کشیک بودم ولی رزیدنتم ساعت 10 شب آفم کرد. ..اسنپ گرفتم برگشتم خونه..خواهرام اومدن پیشم..شام دومو باهاشون خوردمو یه فیلم نگاه کردیم و زولپیدم خوردم و خوابیدم ای کاش امشبم آفم کنه..دیروز خیییلی بیکار بودم..کل بعد از ظهرو خواب بودم امیدوارم امروزم بیکار باشم مث دیروز..امروز دیرتر اومدم..9 بیمارستان بودم تا 11 کارای بخشو کردم..البته سعی میکردم بپیچونم..حوصلشونو ندارم.. من جدیدا خیلی بی حوصله شدم..دیروزم شدیدا دلم گرفته بود ویه نفر باعث شد بیشتر دلم بگیره..اما من خیلی این حسو تجربه کردم  الان تو پاویونم..کاش کشیک نبودم و میرفتم باشگاه..فردا حتما میرم + نوشته شده در یکشنب دفتر جادویی من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : کشیک,نورو, نویسنده : ainterntums8 بازدید : 36 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:06

امشب پنجمین کشیک اطفالمه..آنکالم..تا الان که بد نبود کشیک ..لازمه که بگم الان نیمه شبه..همین الان تلفن یکی از آنکالا زنگ خورد..گناه داره..ولی هرآن ممکنه گوشی خودمم زنگ بخوره..وای خدایا نه خواهش میکنم این اتفاق نیفته...بدترین اتفاق ممکنه شیرآب دسشویی محکم بسته نشده و صدای قطره هاش داره میاد..نمیشه اینجا خوابید..خیلی پاویون مرکزطبی بده... امشب 7 به بعد زنگ نزدن تو این مدت یکم درس خوندم..آزمایشارو دراوردم..یه مقدار از کتاب "قهوه سرد آقای نویسنده" رو خوندم..کتابشو دوس دارم♡♡♡ کتابی که خریدم چاپ 22مشه! امروز 6تا شرح حال گرفتم ..سه تا بخش خون و 3 تا جراحی ... بچه های آی سیو ..قلب آدم درد میگیره این دفتر جادویی من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفتر جادویی من دنبال می کنید

برچسب : کشیک,اطفال, نویسنده : ainterntums8 بازدید : 43 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:06