دفتر جادویی من

متن مرتبط با «من اينجا بس دلم تنگ است و هر سازي» در سایت دفتر جادویی من نوشته شده است

روزهای یکنواخت خرخونی

  • خییلی دیره تازه میخوام شروع کنم به خوندن! یعنی به ۱۱ میرسونمش؟ برنامم اینه با قلب درسو شروع کنم ..مبحثی خوفناک و البته شیرین ... ماژورا رو خوب پیش میبرم چون کتاب خوندم واسشون اما مینورا رو کنننند میخونم چراااا؟؟, ...ادامه مطلب

  • وقتی غصه حواسش هس ...

  • داشتم درس میخوندم ... مامانم زنگ زد ...مطب دکتر بود نشسته بود نوبتش بشه ... چند روزه که خونریزی داره ...گفت واسه بابامم وقت گرفته ...مث اینکه مشکل ریه های بابام بدتر شده  تو دلم آشوبه ... از وقتی گوشیو قطع کردم دارم گریه میکنم ... تحمل ندارم اونا رو مریض ببینم ... نمیشه من بجای اونا مریض بشم؟؟ , ...ادامه مطلب

  • شروع پاییز آخر

  • خوابم نمیاد..ساعت 12.5ه ..بعداز ظهر چند ساعت خوابیدم..بعدشم درس خوندم..الانم که اومدم تو تخت اصلا خوابم نمیاد..حوصله ندارم پاشم زولپیدم بخورم.. فردا روز اول گوارشه..بالاخره روماتو تموم شد..با دکتر علیمددی افتادم..خوبیش اینه نمیخواد صبح زود برم استیجری هم با خودش بودم..خیلی سوال میپرسه ولی آموزشیه..امشب یکم کلستاز خوندم چون مطمئنم فردا مریضشو داره و میپرسه ..  یک سال از اینترنی گذشت..خیلی زود گذشت..راستی امروز اولین روز پاییز بود..روز خوبی بود..یادش بخیر مدرسه ها..چه حس و حالی داشت..دلم تنگ شد آخرین پاییزیه که دانشجوعم..غم انگیزه..عمر چقد زود میگذره..امروز داشتم موهای سفید روی شقیقه هام و پوست چروکمو تصور میکردم..واقعا ترسیدم ..بزرگترین ترس من پیر شدنه...باید اون زمانی که دیگه قراره پیر حساب بشم زمان زنده بودنم متوقف بشه زندگی پوچم تموم بشه...  + نوشته شده در یکشنبه دوم مهر ۱۳۹۶ساعت 0:31 توسط ¡(]@#$ r(] | , ...ادامه مطلب

  • دلتنگی

  • امشب دلم گرفته ... تنبلی کردم نرفتم خونه ..تحمل سختی راهو نداشتم ولی دلتنگی خونه داره آزارم میده ...شدیدا دلتنگم ... کاش امروز میرفتم ..لعنت به من  دارم آهنگ ببار ای بارون شجریان رو گوش میدم ... + نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۶ساعت 23:50 توسط ¡(]@#$ r(] | ,دلتنگی ...ادامه مطلب

  • کشیک نورو

  • امروز روز دوم کشیکمه..دیشبم کشیک بودم ولی رزیدنتم ساعت 10 شب آفم کرد. ..اسنپ گرفتم برگشتم خونه..خواهرام اومدن پیشم..شام دومو باهاشون خوردمو یه فیلم نگاه کردیم و زولپیدم خوردم و خوابیدم ای کاش امشبم آفم کنه..دیروز خیییلی بیکار بودم..کل بعد از ظهرو خواب بودم امیدوارم امروزم بیکار باشم مث دیروز..امروز دیرتر اومدم..9 بیمارستان بودم تا 11 کارای بخشو کردم..البته سعی میکردم بپیچونم..حوصلشونو ندارم.. من جدیدا خیلی بی حوصله شدم..دیروزم شدیدا دلم گرفته بود ویه نفر باعث شد بیشتر دلم بگیره..اما من خیلی این حسو تجربه کردم  الان تو پاویونم..کاش کشیک نبودم و میرفتم باشگاه..فردا حتما میرم + نوشته شده در یکشنب,کشیک,نورو ...ادامه مطلب

  • بی خوابی بی موقع

  • نصفه شبه و خوابم نمیبره..فردا روز اول گوارشه و صب زوود باید برم ..این مدت بخش کلیه خیلی خوب بود ..فردا کشیک گوارشم هستم بنظر میاد روز سختی باشه فردا..البته این 9..10 روز گوارش قراره سخت بگذره ..اشکال نداره فقط بگذره..کاش خوابم ببره داخلی هم دیگه داره تموم میشه..روتیشن آخرش مونده..سخت گذشت ..کشیکای خ, ...ادامه مطلب

  • کشیک ارتوپدی بیمارستان سینا

  • اولین کشیک ارتوپدی ..24 ساعت باید تو این اتاقک باشم..13.5 ساعتش گذشته البته..گرسنمه..چرا رزیدنت سال 2 با مرخصی پس فردا موافقت نمیکنه؟ :( الان ماه 7 اینترنیمه ! 11 ماه مونده! 11 ماه و یک هفته و 4 روز و 10 ساعت!! شام عدس پلوعه ..عدس پلوی خشککک :|| ولیی امروز کلی درس خوندم تو اورژانس:)) امروووز اولین م, ...ادامه مطلب

  • روز دوم !

  • دومین روز!  خدا منو بیدار کرد...نزدیک بود خواب بمونم..اشتباه ساعتو تنظیم کردم..اشتباهی که مطمئنم در آینده همچنان تکرار میشه ... امروز استادو دیدیم بالاخره..اصلا کاری با ما نداشت..فقط روی صحبتش رزیدنتا بود تازه اونم رزیدنت ارشد..کاری با سال یکی نداشت... سه شنبه نوبت کشیکمه! یعنی کشیک چطوریه ؟!!! امروز با چنتا از بچه ها مورمینگو پیچوندیم رفتیم صبونه خوردیم تو پاویون..چسبید ولی.. بنظر دخترای خوبی هستن ...ولی اگه زهرا یا مریم باهام بودن خیلی بهتر میشد...,روز دوم محرم,روز دوم محرم به نام کیست,روز دوم محرم به نام ...ادامه مطلب

  • اولین کشیک

  • دیروز اولین کشیکم بود..از 8 صبح اونجا بودم..شروعش با اعزام بود..رفتم بیمارستان امام یه چند ساعتی الاف شدم..ولی چقدررر شلوغه..دلم به حال خودم سوخت قراره داخلی اونجا باشم.. اولین کشیک خوب بود..آف بود..اصولا روزبه خوبه..با یه رزیدنته همش میحرفیدیم..دختر خوبی بود..فقط یکم خاص بود... یه مریضه اومد خانوم مسن همش فریاد میزد من امشب میمیرم شما منو میکشین..نمیذاشت معاینش کنم..میگفت خانوم دکتر میخوای منو بکشی.. یکم ازش میترسیدم..نمیدونم چرا..ولی آخرش بهش هالوپریدول زدن که آروم شه.. پست کشیکمم موندم بخش چون استاد میومد..ولی شبش خوب خوابیدم..کشیک خوبی بود, ...ادامه مطلب

  • بارون پاییزی

  • الان ساعت 4 صبحه و دارم صدای بارونو میشنوم...اولین بارون پاییزی...اولین بارون آبان... بیخواب شدم از 3.5 بیدارم...الانم مث جغد خوابم نمیبره ... ,بارون پاییزی سیروان,بارون پاییزی سیروان خسروی,بارون پاییزی از سیروان ...ادامه مطلب

  • اورژانس امیرراعلم

  • دیشب کشیک بودم..اذیت شدم خداییش ..هعیییی امروز باید مریض معرفی میکردم..مریضی که دکتر قارونی دست گذاشت روش کولیت اولسروز بود..دیشب شرح حالشو گرفته بودم..ولی شرح حال تو پرونده نبود..گم شده بود!!! ناچارا از رو شرح حال رزیدنت خوندم که ناقص بود... الانم تو اورژانسم امیدوارم مریض نیاااد ..خسسستم تو 30 ساعت شاید دو ساعت خوابیدم.. دیشب که آف شدم 3 نصفه شب رفتم تو تخت اصصصلا خوابم نمیبرد با اینکه واقعاا خسته بودم..ولی صبح به زوررر پاشدم باید میرفتم مورنینگ..  رزیدنتم خوبه ..دوسش دارم..خانم دکتر سلامی ..رزیدنت عفونیه ..اعتماد به نفسشو دوس دارم, ...ادامه مطلب

  • من اینجا بس دلم تنگ است ...

  • دلم تنگه... دلتنگیم مزمن شده..بهش عادت کردم..بعضی وقتا ولی پیک میزنه و افکار احمقانه میاد تو سرم! ولی نمیدونم با چه مکانیسمی خودتنظیمی منفی ایجاد میشه و کورتکسم مهار میشه!  دیگه شادی قبل نیستم...حتی دیگه ذوق خرید چیزی رو هم ندارم..بی تفاوت شدم  فردا باید 6.5 پاشم ..7.5 باید تو اورژانس باشم...امیدوارم فردا خلوت باشه...کاش فردا روز خوبی باشه..قراره با دوستم برم کافه ..بعد از مدتها میخوام یه حال و هوایی عوض کنم... کاش حافظه دکمه ریست داشت...,من اینجا بس دلم تنگ است,من اينجا بس دلم تنگ است و هر سازي,من اینجا بس دلم تنگ است با صدای اخوان ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها